شناسهٔ خبر: 55809 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

اندیشه ایران باستان محصول ادیان و اسطوره‌هاست

شجاع احمدوند، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: هویت ایرانی ریشه در اندیشه ایران باستان دارد و این اندیشه نیز محصول ادیان و اسطوره‌هاست و به همین دلیل این اندیشه تلاش می‌کند جلوه‌ای از وجه آسمانی و زمینی اندیشه ایرانی باشد.

اندیشه ایران باستان محصول ادیان و اسطوره‌هاست

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست «در باغ هویت ایرانی»؛ آئین رونمایی ویژه نامه مجله دربند با موضوع بررسی افکار و آثار فرهنگ رجایی در خانه اندیشمندان علوم انسانی با حضور فرهنگ رجایی، استاد اندیشه سیاسی دانشگاه کارلتون کانادا، حمید احمدی، حمیدرضا جلایی‌پور، حبیب‌الله فاضلی و شجاع احمدوند در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

داوود دشتبانی، مدیر مسئول مجله دربند در این مراسم با بیان اینکه در برهه خاصی از تاریخ کشورمان هستیم که مرزهای هویتی و جغرافیایی ما در برابر هجمه‌های گسترده‌ای قرار گرفته است گفت: نصرالله پورجوادی مقاله مفصلی با عنوان «ایران مظلوم» دارد و می‌گوید در دهه ۵۰ که در کشور سوریه سفر کردند نقشه‌های مطامع حزب بعث را در ایران دیدند و متوجه شدند که چگونه جنگ فرهنگی که از قبل آغاز شده بود به جنگ هشت ساله تبدیل شد. ایران همواره در طول تاریخ دچار این صدمات و لطمات بوده است و کمتر دوره‌ای بوده که ما مهاجم بوده باشیم اما در موارد متعدد مورد حمله واقع شدیم که زمینه‌های فرهنگی  داشته است.
 
وی ادامه داد: البته من نمی‌خواهم بگویم در آستانه جنگ هستیم اما در معرض هجوم هستیم و جنگ اقتصادی علیه کشورمان آغاز شده است، قسمت مهمتر این است که اکنون بخش جنگ فرهنگی و هویتی را بررسی کنیم چون پایه‌های هویتی در ایران زیر سوال رفته است. آنچه که مجله «دربند» و «وطن یولی» دنبال می‌کند پرداختن به مباحث هویت ملی و دفاع از مرزهای هویتی و فرهنگی ماست. یکی از شماره‌های این مجله اختصاص پیدا کرده به افکار و آثار فرهنگ رجایی و بهترین قدردانی از یک متفکر معرفی افکار و آثار اوست به همین دلیل تلاش کردیم در این شماره از مجله دست به این اقدام بزنیم.
 
احمدی در این مراسم با بیان اینکه در تاریخ گذشته ایران کسانی که باید از کشور پاسداری می‌کردند فضای حمله را ایجاد کردند عنوان کرد: اما از سال ۱۹۹۰ به بعد تلاش‌های زیادی از سوی نیروهای جامعه مدنی و روشنفکران در این باره انجام شد، به طور مثال مجلات وطن یولی و دربند در همین راستا منتشر می‌شد. خوشبختانه در اثر این تلاش‌ها موازانه به نفع کسانی که از واقعیت و هویت ایران دفاع می‌کردند به هم خورد و این کار تبدیل به گفتمانی شد که بر هجمه‌های آن سوی جهان غلبه پیدا کرد.

به گفته وی، حرکت جامعه مدنی فراگیر بود و افرادی چون حبیب‌الله فاضلی در این فرایند درگیر بودند. پس جامعه روشنفکری وظیفه خود را به خوبی به لحاظ تئوریک و تاریخی انجام داد و با سوالات و خدشه‌هایی که وارد می‌شد از طریق کتاب‌ها و مقالات پاسخ داد. بیش از ۱۰ نشریه در آذربایجان منتشر می‌شد که رنگ افراطی داشت و حتی جای یک نشریه برای دفاع از ایران و آذربایجان خالی بود! در این تلاش‌هایی که شد ایران و هویت آن به خوبی جا افتاد گرچه هنوز مشکلاتی داریم.

این استاد دانشگاه یادآور شد: با این وجود، این به تنهایی کافی نیست که ببینیم هویت ایرانی و مشکلات آن چیست. در موضوع سیاست‌گذاری هویتی باید نقشه راه را مشخص کنیم و در این بین باید ببینیم نقش دولت چیست؟ دولت امکانات و اقتدار دارد و می‌تواند در این باره راهگشا باشد. در ایران نخبگان سیاسی در سیاست‌گذاری‌های هویتی کوتاهی کردند و بسیاری از امکانات مالی در راه سیاست‌گذاری‌های هویتی که جنبه فراملی داشته باشد مغفول واقع شده است. بنابراین امروز لزوم اصلاحاتی در این باره احساس می‌شود که بحث هویت ایرانی به آن بها داده شود و روی آن سرمایه‌گذاری کنند.
 
وی در پایان گفت: افرادی چون فرهنگ رجایی در کشور کانادا و شهر اتاوا برای دفاع از هویت ایرانی و آشنایی نسل جوان مهاجر با این هویت ایرانی فعالیت کرده و او می‌کوشد آن‌ها را با میراث ادبی ایران انس و الفت بدهد اما آیا این تلاش‌ها کافی است؟ متاسفانه جامعه یک راه می‌رود و نظم سیاسی در ایران به راه دیگری می‌رود!

شجاع احمدوند، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز در بخش دیگری از این نشست طی سخنانی گفت: من سال ۸۰ عضو دانشگاه علامه شدم و به دلیل جوان بودن در دانشگاه با سختی‌هایی همراه شدم. روزی به من گفتند شما ایران باستان درس می‌دهید؟ من هم تا پیش از این روی این حوزه کار نکرده بودم به همین دلیل پاسخ منفی دادم اما بعدها با مشورت یکی از اساتید تصمیم گرفتم این کار را انجام بدهم و برای این کار تلاش کردم از یک فرصت مطالعاتی با استفاده از منابع مختلف بهره ببرم.
 
وی با بیان اینکه جزو اولین آثاری که به اندیشه سیاسی ایران باستان پرداخته بود، کتاب «تحول اندیشه سیاسی در شرق باستان» اثر فرهنگ رجایی بود افزود: شاید ۱۷ سال پیش این کتاب بارقه امیدی را برای من ایجاد کرد که می‌توانستیم در آن با نظریات مختلف در این حوزه آشنا شویم. بنابراین نقش فرهنگ رجایی در آغاز جدید حوزه مطالعات اندیشه سیاسی بسیار مهم است و متاسفانه این حوزه در ایران مهجور مانده چون از یک سو با خوانش رسمی فعلی سازگاری ندارد و از سوی دیگر این سوال مطرح می‌شود که اساسا کاربرد آن برای مخاطب مشخص است یا خیر؟ پس من خود را مدیون این اثر و صاحب آن را می‌دانم.
 
احمدوند در ادامه به بررسی هویت ایرانی از منظر اندیشه ایران باستان پرداخت و گفت: درباره هویت ایرانی نظریه‌های مختلفی بررسی شده و از بهترین آثار کتاب حمید احمدی است که به نظریات احمد اشرف می‌پردازد؛ در این کتاب به سه نظریه اصلی اشاره شده که یکی از آنها ناسیونالیسم افراطی است. نظریه دوم روایات مدرنیستی و پست مدرنیستی است که نگاه تفریطی به ایران باستان دارد و معتقد است هویت ایرانی مفهومی است که در دو قرن اخیر جعل شده است و روایت سوم هم مختص احمد اشرف است که روایت تاریخ‌نگر است و پیوندی بین دو روایت قبلی است.
 
وی ادامه داد: اما نگاه من این است که هویت ایرانی ریشه در رویکرد تاریخی اخیر دارد و بحث من بر نظریه سوم صحه می‌گذارد. بحث خرد مزدایی محصول دوره قبل از مادها بوده است و هویت ایرانی از دل مفاهیم این چنینی شکل گرفته است.

به گفته این استاد دانشگاه، اندیشه ایران باستان محصول ادیان و اسطوره‌هاست و به همین دلیل این اندیشه تلاش می‌کند جلوه‌ای از وجه آسمانی و زمینی اندیشه ایرانی باشد و این اندیشه خود را به شکل‌های متفاوت نشان می‌دهد.
اندیشه ایران باستان می‌خواهد جلوه‌ای از اندیشه آسمانی را در زمین جاری کند و این انسان نیز در ارتباط با نظم کیهانی و معناشناسی کلی معنا می‌یابد. جهان‌بینی حاکم بر این انسان نیز مسقف است و  نظمی بر فراز هستی حاکم است و در ذیل این هستی نیروی شاه آرمانی وجود دارد که اندیشه سیاسی ایران باستان نوعی کپی برداری از شاه آرمانی است.
 
وی با اشاره به نظام ایران ـ شاهی و ویژگی‌های آن افزود: این نظام روایت نظم حاکم بر جهان انسانی است و آن را می‌توان در آثار فرهنگ رجایی اشاره کرد. مفهوم دوم که در این نظام است، وهومنه یا بهمنی است که به معنای پندار نیک است. در اندیشه سیاسی ایرانی پادشاه حتی نباید خیال بد نسبت به رعایای خود داشته باشد و ما این را در شاهنامه می‌بینیم. سومین مفهوم اسپندارمز به معنی رضایت، صبر و بردباری است؛ اندیشه ایرانی مبتنی بر رضایت مردم است و در شاهنامه می‌توان نمادهایی را دید که پادشاهی که به مردم پشت می‌کند فره از او رخت بر می‌بندد.

وی ادامه داد: مفهوم امرتات هم در این نظام وجود دارد که به معنی انتقال تجارب است و پادشاه ایرانی باید تجاربش را به افراد بعد از خودش منتقل کند. نگاه کمالگرا و توسعه‌گرا نیز بسیار مهم است و پادشاه باید همواره نگاه توسعه‌ای داشته باشد. اما یکی دیگر از این ویژگی‌های این نظام اقتدار است و پادشاه نباید در مقابل دشمنان ضعیف باشد. این مفاهیم بنیادهای اندیشه ایرانی است که می‌توان بررسی کرد که امروز ما چه قدر از این مفاهیم انحراف داریم. ما این بحث‌ها را مدیون نوشته‌ها و افکار فرهنگ رجایی هستیم.
 
رجایی نیز در بخش پایانی این نشست توضیحاتی را درباره زندگی خود ارائه کرد و گفت: من طلبه‌ای از یکی از ده‌های اطراف اراک هستم و امیدوارم همان طلبه بمانم. من در دانشگاه تهران افتخار شاگردی حمید عنایت و کاتوزیان را داشتم. و تلاش کردم هویت شناسی را در آثار خودم بیان می‌کنم. اینکه هویت چیست؟ چه می‌کند و چگونه و توسط چه نهادهایی تقویت یا سست می‌شود.

من وقتی در سال‌های ۶۵ تا ۷۵ در ایران باستان‌شناسی درس می‌دادم تلاش می‌کردم مانند احمد اشرف از هویت ایرانی صورت بندی کنم و برخی از آن‌ها را در کتاب‌ها و ترجمه‌هایم تجلی می‌دادم. بعد به این نتیجه رسیدم که باید به گونه دیگری به هویت نگاه کنم و جزئی ندیدن من هم به همین دلیل است.
 
وی ادامه داد: وقتی به غرب برگشتم و به عنوان یک حرفه‌ای کار کردم متوجه شدم دلیل توسعه جوامعی مانند کانادا این است که بینش درست دارند و این تمایز بین بینش و دانش درست بسیار برای من آموزنده بود و در تجربه عملی اداره دانشگاه انسانیات من مهم بود.
 
رجایی گفت: کتاب‌های ماندگار روش کار به ما یاد نمی دهند بلکه از ما پرسش‌های جدی از ما می‌کند کتاب‌های حافظ و سعدی پرسش جدی از ما می‌کند! بنابراین بحث بینش درست در این باره مهم است و باید بینش درست را به کار گرفت. درباره هویت نیز باید تلاش ما این باشد که ببینیم بینش درست به هویت چیست؟ هویت کیستی ما را مشخص می‌کند و انسان باید بداند کیست و در غیر این صورت جز در سطح فردی و جمعی نمی‌تواند کار کند.

نظر شما